جامه سیه کرد کفر نور محمد رسید
طبل بقا کوفتند ملک مخلد رسید
روی زمین سبز شد جیب درید آسمان
بار دگر مه شکافت روح مجرد رسید
گشت جهان پرشکر بست سعادت کمر
خیز که بار دگر آن قمرین خَد رسید
چند کند زیر خاک صبر روانهای پاک
هین ز لحد برجهید نصر مؤید رسید
دوش در استارگان غلغله افتاده بود
کز سوی نیک اختران اختر اسعد رسید
خیز که دوران ماست شاه جهان آن ماست
چون نظرش جان ماست عمر مؤبد رسید
مولانا